آیسل جانیمآیسل جانیم، تا این لحظه: 10 سال و 28 روز سن داره

Həyat qönçəse

وارد هفته 11 شدیمــ عجیجم

1392/7/17 18:27
نویسنده : نسرین
433 بازدید
اشتراک گذاری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟

كودك شما اكنون به اندازه يك انجير است و بدن او كاملا شكل گرفته است؛ حدود 3.8 سانتي متر طول و حدود هشت گرم وزن دارد. پوست او هنوز شفاف است و به همين خاطر مي توان اكثر رگهاي خوني او را به وضوح ديد. بعضي از استخوانهاي او در حال تشكيل شدن بوده و ريشه دندانهاي كوچك او به تدريج در زير لثه اش ظاهر مي شوند. انگشتان دست و پاي او كاملا از يكديگر جدا شده اند و او به زودي قادر خواهد بود كه مشتش را باز و بسته كندقلب. او لگدهاي آرامي مي زند و كش و قوس مي آيد؛ حركات ريز او به قدري نرم و روان است كه بيشتر شبيه به رقص در آب مي ماند. با رشد بدن او، اين حركتها نيز بيشتر شده و رشد يافته تر و كاربردي تر خواهند شد. با رشد پرده ديافراگم، كوچولوي شما ممكن است سكسكه هم بكند. از آنجا كه او هنوز خيلي كوچك است، تنها بين هفته هاي شانزدهم تا بيستم قادر خواهيد بود براي اولين بار اين حركات او را احساس كنيد.

شما چگونه تغییر می کنید؟

 شما ممكن است در اين دوره عوارض عجيبي را مشاهده كنيد، همانند افزايش بيش از حد بزاق دهان. سعي كنيد ياد بگيريد كه كدام يك از اين عوارض طبيعي هستند و كدام يك ممكن است نشانه يك مشكل احتمالي باشند. همچنين ممكن است سوالاتي در زمينه فعاليتها يا خوردن غذا ها و داروها داشته باشيد. به دنبال پاسخ اين سوالات برويد تا بدانيد در دوران حاملگي چه كارهايي ايمن و بي خطر هستند و چه كارهايي ممكن است خطرناك باشند.
اگر تهوع به شما اجازه نمي دهد كه غذاهاي متنوع بخوريد، يا هنوز هم خيلي وزن اضافه نكرده ايد (بسياري از خانمهاي حامله در سه ماهه اول بين 1 تا 2.5 كيلوگرم وزن اضافه مي كنند) نگران نباشيد. اشتهاي شما به زودي باز مي گردد و شما هر هفته حدود نيم كيلوگرم وزن اضافه خواهيد كرد.

 


سلام عزیزه دلم خوبی؟فدات شم

نزدیکه ٢٠ روزه اومدیم پیش مامان جون و آقاجون اینا الهی فداشون شم خیلی بهمون میرسند خیلی هرچقدر بگم کم گفتمماچخدا سلامتشون کنه و سایشون همیشه بالا سرمون باشه الهی قربونشون برم خیلی خیلی محبت میکنند وروجک مامان اینطوری شد که ٢ کیلو زیاد کردم و شدم ٥٧ کیلواز خود راضیاگه اینجوری پیش برم منفجر میشم تا ماه ٩ قراره شنبه برگردیم تهران و برم سونو و آزمایش ولی بعدش دوباره ١ یا ٢ آبان برمیگریم پیش مامان جون ایناااااا عروسی دختر عمه ات است و قراره اولین عروسی رو بریم راستش ١١ مهر یه عروسی دیگه هم رفتیم ولی خب خوش نگذشت و عروسی حساب نمیشه عزیزمممممممم مواظب خودت باش و محمکم تو دل مامانی بچسب قربونت بووووووسماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
20 مهر 92 17:29
سلام.چه عاشقانه برای کوچولوتون نوشتین. خدا براتون حفظش کنه. زیبا یارم،تقدیم به تو
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Həyat qönçəse می باشد